شعرزمان {سپیگان}داستان.مطالب متنوع
اشعار، رمان و مطالب متنوع ادبی
فاطمه |
23 مرداد 1392 | 13:34 |
شعر جادوی سکوت،فریدون مشیری<br /> <br /> <br /> من سکوت خویش را گم کردهام!<br /> لاجرم در این هیاهو گم شدم<br /> <br /> من، که خود افسانه میپرداختم،<br /> عاقبت، افسانهی مردم شدم!<br /> <br /> ای سکوت، ای مادر فریادها،<br /> ساز جانم از تو پرآوازه بود،<br /> <br /> تا در آغوش تو راهی داشتم،<br /> چون شراب کهنه، شعرم تازه بود.<br /> <br /> در پناهت برگ و بار من شکفت<br /> تو مرا بردی به شهر یادها<br /> <br /> من ندیدم خوشتر از جادوی تو<br /> ای سکوت، ای مادر فریادها!<br /> <br /> گم شدم در این هیاهو، گم شدم<br /> تو کجایی تا بگیری داد من؟<br /> <br /> گر سکوت خویش را میداشتم<br /> زندگی پر بود از فریاد من! |
نظرات شما عزیزان:
درباره وب
نويسندگان
لينک دوستان
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
سپیگان و آدرس sales.LXB.ir تبادل لینک نمایید
لينک هاي مفيد
برچسبها وب
نیچه (2)
حکومت جهانی (1)
شاملو (1)
تاوان//اشتباه (1)
ائ نمایند (1)
سیمون دوبو وار (1)
سارتر (1)
نوشتن (1)
ابو علی سینا (1)
پرنده (1)
آخرین کلید (1)
حفره های اجتماعی (1)
آخرین مطالب
پيوندهاي روزانه
آرشیو مطالب
لينک هاي مفيد
امکانات وب