شیوه نامه مقاله نویسی
شیوه نامه حاضر راهی است برای آموزش روش مقالهنویسی که به سبک، زبان و فنون مقاله نویسی توجه کرده و آگاهی از آن برای نویسندهی مقاله اجتناب ناپذیر است.
مقدمه:
در دنیای رسانه و ارتباطات و در عصر تغییر ذائقهی اهل دانش به سمت مطالب کوتاه، علمی و موشکافانه، نگارش مقاله، راهی است برای رشد علمی نویسنده و جامعه که به بازتاب سئوالات علمی و نقد و بررسی معضلات جامعه میپردازد. نویسندهی آگاه با انتخاب موضوعات روز و معضلات علمی، توجه مخاطب را به مسألهای خاص جلب کرده و به روشنفکری میپردازد. مسلماً پرداختن به اینگونه موضوعات در قالب مقاله، احتیاج به مهارتی خاصی در زمینه مقاله نویسی داشته و توانایی نویسنده را در این عرصه طلب میکند. شیوه نامه حاضر راهی است برای آموزش روش مقالهنویسی که به سبک، زبان و فنون مقاله نویسی توجه کرده و آگاهی از آن برای نویسندهی مقاله اجتناب ناپذیر است.
الف) انواع مقاله
نوشتن مقاله از لحاظ نثر نوشتاری دارای حد و مرزی کامل نیست و مسلماً تعریف آن در گرو شناخت انواع مقاله است؛ چرا که هر نوع از مقاله تعریفی جداگانه میطلبد. بنابراین شیوهی بیان و انتخاب کلمهها و اصطلاحها و شیوه ترکیب جملهها در مقالههای مختلف، فرق میکند. چنان که نثر مقالههای ادبی، تحقیقی، روزنامهای و علمی - پژوهشی یکسان نیست. انواع مقالهها و شیوهی نگارش هر یک از آنها در زیر به اختصار توضیح داده میشود.
1. مقالهی ادبی و توصیفی
در این نوع نوشتهها، نویسنده به شرح و توصیف صحنهها پرداخته و با استفاده از صنایع ادبی و خیالپردازی و با توسل به آرایههای ادبی صحنه را آنچنان توصیف کرده و به تصویر میکشد که خواننده یا شنونده میتواند آن صحنهها را به روشنی در ذهن خود ترسیم کند.
موضوع نوشتههای ادبی و توصیفی، ممکن است منظرهای از طبیعت، صحنهی یک عملیات یا تشریح روحیات، افکار و تخیلات یک شخص باشد.
2. مقالهی طنز
در نوشتهی طنز، هدف اصلی انتقاد است، ولی این انتقاد آمیخته به شوخی و ریشخند است و لحن گفتار، صورت فکاهی و خوشایندی دارد و گاهی مسائل به صورت عکس بیان میشود. مثلاً رذایل اخلاقی، ستایش شده و فضائل اخلاقی مذموم قلمداد میشود.
طنز نویس از نارساییها و نارواییهای جامعه رنج میبرد و به جای آنکه رنج خود را به زبان شکوه یا پند و اندرز ظاهر سازد، در قالب مزاح و تمسخر میریزد. بنابراین طنز، گیراترین و کوبنده ترین اثر انتقادی است و خصیصه وارونه نمایی و بزرگ نمایی از ارکان طنز است. از قدما، در آثار عبید زاکانی و از متأخران در قطعات علامه دهخدا و آثار کیومرث صابری معروف به «گل آقا» نمونههای دل انگیزی از نظم و نثر طنز را میتوان خواند.
3. علمی – استدلالی
در این گونه آثار، اساس کار بر پایهی منطق و برهان استوار است، نه تخیّل و عاطفه. در مقالات علمی، نویسنده با توجه به براهین علمی و پژوهش عمیق در منابع دست اول و اصلی به نظریهای دست مییابد و در کل مقاله در پی اثبات آن است. به طور کلی مقاله علمی – استدلالی دارای مؤلفههای ذیل است:
1) نویسنده بر موضوع مقاله احاطهی کامل دارد.
2) اساس کار بر دقت در پژوهش و تفحص در نظریات مهم مربوط به موضوع استوار است.
3) در نقل گزارش و گزارش دهی از منبع اصلی، امانت رعایت میشود.
4) مطالب به قلم نویسندهی مقاله تدوین میشود و تنها در حد ارجاعات مهم و کوتاه به نقل قول مستقیم پرداخته میشود.
5) سراسر استدلال و تحلیل است.
6) تعاریف و اصطلاحات مخصوص دارد که در قالب کلید واژه در ابتدای مقاله قرار میگیرد.
7) دارای چکیده، کلید واژه، مقدمه و نتیجه است.
8) از منابع ادبی بسیار کم و به ندرت استفاده میشود.
9) منابع مورد استفاده دست اول و اصلی هستند. مسلماً منابع دست اول در هر علمی با منابع اصلی علوم دیگر متفاوت است. اگر مقاله علمی حجمی گسترده پیدا کند با پایان نامه یا رساله علمی همطراز میشود. به عنوان نمونه مقالهی «تطور مدیحه سرایی در ادبیات فارسی» از مرحوم دکتر شهیدی و برخی مقالاتی که در نشریات علمی – ترویجی، علمی – تخصصی یا علمی – پژوهشی به چاپ میرسد.
4. مقاله انتقادی
در این گونه نوشتهها، نویسنده برای ترویج علم، معنویت، اخلاق و ارشاد جامعه به سوی ترقی و تکامل و تنویر افکار عمومی، از نیروی قلم خود استفاده کرده، دردهای جامعه را آسیبشناسی میکند و راههای درمان را پیش پا میگذارد. مقاله انتقادی گاه خطاب به جامعه و گاه خطاب به یک ارگان، یک تفکر و یا شخص خاص است و موضوعی را نشانه میگیرد که بر اساس روش نادرست ارائه شده یا از راه صحیح بازمانده است.
اساس یک مقاله انتقادی، عدل و انصاف و اطلاعات دقیق در مورد موضوع است. اگر استناد از کتاب یا یک اثر علمی یا ادبی است، باید با بی طرفی کامل، و بررسی وجوه مثبت و منفی اثر انجام شود. در مقالات انتقادی باید اثر مورد بازبینی قرار گیرد نه صاحب اثر. به عنوان نمونه، نقدی که استاد علی ابوالحسنی در کتاب خود به نام «بوسه بر خاک پای حیدر» به آثار شاهنامه پژوهان معاصر دارد، از این قبیل است. برای انتقاد درست و سازنده توجه به برخی نکات لازم است از جمله:
1. استقلال رأی:
هیچ گاه پیش از خواندن یک کتاب یا نوشته نباید پیش داوری کرد یا تحت تأثیر کسی قرار گرفت. بلکه پس از مطالعه کامل مطلب و احراز نکات مثبت و منفی آن میتوان به بررسی و داوری پرداخت.
2. توجه به معیارهای خاص در هر موضوع:
اظهارنظر دربارهی هر موضوعی باید با معیارهای خاص همان موضوع صورت گیرد. بنابراین برای انتقاد در هر موضوع علمی، منتقد باید به قوانین آن علم یا فن و اصطلاحات مخصوص آن آشنا باشد. اگر منتقد دربارهی موضوعی، آگاهی کامل ندارد، نباید در آن خصوص اظهار نظر کند.
3. رعایت امانت در نقل قول:
یک نوشته انتقادی هر گاه بخواهد به نکتهای خاص از یک کتاب اشاره کند، باید عین آن مطالب بدون کوچکترین تغییری چون حذف ابتدا یا انتهای مطلب یا تحریف متن با شماره صفحه.
4. توجه به محتوا و لفظ
برای بررسی محتوا باید انگیزه و دامنهی اطلاعات مؤلف را از نحوهی بیان او بدست آورد و مقدار ابتکارنظر و خلاقیت وی در نقد و نظریه پردازی احراز شود. همچنین منتقد باید بداند که آیا نویسنده مأخذ مطالب خود را مشخص کرده و تا چه حد از مسائل اجتماعی و سیاسی زمان خود تأثیر پذیرفته است.
ب) زبان مقاله
زبان به عنوان یک فرایند پیچیده به سه سطح زبان مکالمه، زبان دانش و زبان تخیل تقسیم میشود. زبان گفتار و مکالمه در روابط شخصی و فردی به کار میرود و وابسته به موقعیت زمانی و مکانی است. در این نوع زبان، تقید دستوری وجود ندارد و حذف بعضی عناصر در مکالمه مشکلی ایجاد نمیکند. زبان تخیل نیز در هنر ادبیات و مقولاتی به کار میرود که با تخیل سر و کار دارند. این زبان نیز مثل زبان مکالمه، شخصی است. اما آنچه ساختار لفظی مقالات علمی را تشکیل میدهد زبان دانش است. زبان علم به هیچ عنوان شخصی و فردی نیست و به زمان و مکان منحصر نمیشود. مثلا هر مقاله یا مکتوبی که امروز در روانشناسی یا هر علم دیگر نگاشته میشود، باید بتوان همه جا و همه وقت آن را خواند و فهمید. زبان علم با اطلاعات سر و کار دارد و در پی انتقال معناست. شفافیت، رسایی و گریز از ابهام و ایهام از دیگر ویژگیهای زبان علم است.
زبان فارسی معیار، شکل ساده و درست زبان است که مجموعهی تحصیل کردگان، ارباب فرهنگ و رسانههای گروهی با آن سخن گفته و متون درسی به آن زبان نوشته میشوند. ویژگیهای زبان معیار از این قرار است:
1. ساده گرایی:
ساده گرایی نباید با سطحی گرایی یکسان شمرده شود. روشن نوشتن و بار دشوار فهمی را از دوش خواننده برداشتن از جمله مهم ترین مؤلفههای مقاله علمی است. زبان معیار امروز بیشتر از جملات ساده بهره برده و جملات پیچیده در آن به حداقل میرسد.
2. محتواگرایی:
امروزه در زبان، گرایش به محتوا و ارائه مضمون به رساترین شکل ممکن، امری هنجار شده است. مسلماً بیان محتوا و اصل مطلب باید رسا و درعین حال علمی و متکی بر اصطلاحات و زبان هر علم باشد. مسلماً یک مقاله روانشناسی همان گونه نوشته نمیشود که مقالهای فلسفی؛ بلکه هر کدام زبان و اصطلاحات خاص خود را میطلبد، به طور مثال هیچگاه نمیتوان بحثی فلسفی را با آرایههای ادبی که مخصوص ادبیات است بیان نمود چرا که زبان آرایه مند در خور فلسفه یا هر علم دیگر نیست.
3. محاوره گریزی:
در تمامی زبانها دو گونهی زبانی وجود دارد: زبان گفتار و زبان نوشتار. هیچ زبانی یافت نمیشود که در آن ساخت و شکل زبان گفتار و نوشتار یکی باشد. فارسی معیار از زبان شکستهی گفتاری میپرهیزد و خلاصه گویی و شکستهگویی را در خود نمیپسندد. به همین میزان زبان بومی نیز در نوشتار بکار نمیرود و نویسنده از گویشهای قومی در لابهلای مطلب خود استفاده نمیکند. آنچه گفته شد مؤلفههای مهم زبان معیار به شمار میرفت. اما باید توجه داشت که زبان به طور کل دارای مراتبی است همچون طنز، دعا، خودمانی، ادبی، صنفی، کهن، دینی، رسمی، مرکزی، روستایی، شهری، کودکانه و مؤدبانه، اما آنچه در مقالات علمی مدنظر است زبان رسمی است که به عنوان زبان علمی یا زبان دانش مشهور است.
زبان رسمی یا علمی
زبان رسمی، زبان عموم فرهیختگان و دانش آموختگان است. در این زبان همان طور که اشاره شد از زبان گفتاری و محاوره پرهیز شده و بیانهای شاعرانه، مطالب خیال انگیز و آرایه مند در آن وجود ندارد.
در زبان علمی همه آنچه بیان میشود بر برهان و استدلال تکیه داشته و ادعاهای مؤلف، مستند و مستدل است.
در این مقالات از زبان قصه، شعر، خطابه، توصیه، واژگان تعارف و تمجید اغراق آمیز یا توهین آمیز و تعبیرات احساسی پرهیز میشود.
زبان علمی و رسمی مبتنی بر مفاهیم و اصطلاحات علمی است و یافتههای محقق با واژگان فنی و متعارف همان علم بیان میشود. در هر جامعه زبان علمی برگرفته از زبان معیار همان جامعه است.
ج) مراحل نگارش مقاله علمی
1)یافتن موضوع
2)یادداشت برداری از منابع
3)تنظیم و اصلاح یادداشتها
4)تهیه متن نهایی مقاله
5)تعیین عنوان
5. یافتن موضوع
پژوهشگر باید راجع به موضوعی که انتخاب میکند آگاهی کامل داشته و از موضوعات وابسته به موضوع اصلی نیز اطلاع لازم را داشته باشد. همچنین شیوهی بیان هر موضوع باید متناسب با ادبیات و اصطلاحات آن علم باشد. نویسنده قبل از پرداختن به بحث باید ادبیات خود را با موضوع مورد بحث تنظیم کرده؛ از اصطلاحات علمی آن، اطلاع کامل یابد. مسلما توان نوآوری در بیان موضوع و نقاد بودن از مسلمات یک مقاله نویس است چرا که تبعیت بی چون و چرا از متن و نظر یک نویسنده، ذهن خلاق را سرکوب کرده و امکان نظریهپردازی را سلب میکند.
یافتن موضوع، اولین قدم برای تدوین مقاله به شمار رفته و جهت گیری کل مقاله بسته به انتخاب موضوع آن است؛ چه اگر موضوع مقاله کلی باشد، تمام محتوای آن به کلی گویی، حاشیه پردازی و عدم انسجام محتوا مبتلا میشود و اگر موضوع، تکراری باشد از ابتدا مخاطب را با خود همراه نکرده و کار مفیدی در عرصهی تولید علم از پیش نمیبرد. بلکه موضوع مقاله باید متناسب با سطح علمی پژوهشگر و جهت پاسخگویی به یک سوال مهم علمی بوده و جنبهی کلیت و تکراری بودن نداشته باشد.
6. تفکر دربارهی موضوع و تنظیم طرح
نگارش طرح، مهمترین مرحله جهت آغاز مقاله است . طرح مقاله همچون نردبانی است که پژوهشگر پله پله از آن بالا رفته و انسجام قدمهای خویش را تا رسیدن به قله حفظ میکند. پس از انتخاب موضوع، مطالعات مقدماتی پژوهشگر در کتب منبع تحقیق آغاز شده و بخشهای مختلف مقاله از همدیگر تفکیک میشوند. البته طرح مقاله با طرح رساله و تحقیق متفاوت است. نوشتن یک رسالهی علمی بطور کامل، بسته به طرح تحقیق و فصل بندی محقق است؛ اما طرح مقاله ممکن است کاملاً ذهنی بوده و تنها شاخهها و چارچوبهای مهم آن مشخص باشد. بنابراین با ذکر نام طرح برای مقاله، نباید در انتظار فصل بندی منظم مقاله نویس بود بلکه تنها مشخص کردن تیترها و درو نمایهها یا چارچوبهای اصلی مقاله کفایت میکند.
7. یادداشت برداری از منابع
منابع مورد نظر مقاله باید متناسب با موضوع آن باشد. بدین معنا که باید در منابعی به جستجو پرداخت که بطور مستقیم به موضوع پرداخته و نویسنده کتاب راجع به آن موضوع نظریهپرداز باشد. نویسنده موظف است قبل از پرداختن به موضوع، منابع دست اول را شناسایی کرده و در حد شاهد مثال از منابع دست دوم بهره گیرد. مقاله نویس پس از مشخص کردن طرح خود به یادداشت برداری از منابع اصلی موضوع پرداخته و در معرفیاش تمام خصوصیات منبع را اعم از نام نویسنده، کتاب، شماره صفحه و خصوصیات نشر یادداشت میکند تا در جمع بندی مقاله از حیث استناد و پانویسها دچار مشکل نشود.
8. تنظیم و اصلاح یادداشتها و تهیهی متن نهایی
در این مرحله فیشها به ترتیب عناوین مقاله تنظیم شده و مطالب فیشها به قلم نویسنده بازنویسی میشود. باید توجه شود که نقل قول مستقیم از کتب، باید به قلم محقق درآمده و به ندرت به صورت مستقیم مورد استفاده قرار گیرد؛ چرا که مقاله باید حاصل قلم و سیلان ذهنی محقق باشد. نقل قول مستقیم باید کوتاه بوده و به مواردی منحصر شود که نظریهای مهم نقل میشود. همچنین مقاله نباید جنبه تلخیص کتب را داشته باشد بلکه باید آیینهای از فهم و درک نویسنده از موضوع بوده و توسط مؤلف مقاله و با قلم وی به نگارش درآید. پس متن نهایی مقاله با آنچه در فیشها آمده کاملاً متفاوت بوده و تماماً حاصل فکر و استدلال نویسنده با استفاده از کتب مرجع است.
9. تعیین عنوان
عنوان، محتوای مقاله و یافتههای اصلی را مشخص میکند و باید دارای مشخصههای زیر باشد:
1) جامع و مانع باشد. یعنی دقیقاً موضوع را مشخص کند، حد و مرز داشته باشد و نویسنده در طول مقاله از حد و مرز عنوان خارج نشده و از حاشیه روی پرهیز نماید.
2) مختصر و گویا بوده و کلمات اضافی و غیر مبهم در آن نباشد.
3) عبارات ترکیبی و چند کلمهای، جایگزین عبارات کوتاهتر و یک کلمهای شود.
4) در موضوعات علمی، عنوان باید علمی باشد و از صنایع ادبی و ابهام آمیز در تعیین عنوان پرهیز شود.
5) از به کارگیری عناوین کلیشهای اجتناب شده و از عناوین نو و جذاب برای جذب مخاطب استفاده شود.
د) ارکان مقاله نویسی
1. وحدت موضوع؛ مقاله باید حول یک موضوع مشخص نوشته شود. نباید مرتب از این شاخه به آن شاخه پرید و مخاطب را در میان دادههای متفاوت و حاشیهای سرگردان کرد.
2) وحدت زمان؛ نویسنده باید زمان مقاله را از ابتدا تا انتها ثابت نگاه دارد؛ اگر قرار است رویدادی در دوران حاضر بررسی شود، نباید در میان مقاله به بررسی جوانب همان موضوع در عصر قاجار پرداخت. البته این امر منافاتی با آوردن شاهد مثالها و مقایسههای تاریخی ندارد.
3. وحدت مکان: مکان مقاله باید ثابت نگاه داشته شود. اگر مقالهای دربارهی یک پدیده در ایران نوشته میشود، نباید در پایان از تحلیل همان موضوع در شیلی سر در آورد.
4. شیوایی و رسایی: شیوایی مقاله در گرو سادهنویسی است. باید تلاش کرد از جملات رسا، گویا و در حد امکان کوتاه استفاده شود. البته سطح نگارش مقاله و انتخاب نوع قلم باید دقیقاً با نیاز و فهم مخاطب هماهنگ باشد مثلاً در نگارش مقالات علمی در هر حیطهای باید مباحث فنی مورد استفاده قرار گیرد. اما نوشتن برای سطح عامه جامعه، قلمی پیراسته از هر گونه تعبیر خاص و علمی را میطلبد.
5. انسجام: این ویژگی به تمام بخشهای یک نوشتار مربوط میشود. کلمات و جملات در یک مقاله، مانند حلقههای زنجیر به هم بستهاند. نویسنده باید با هنر نویسندگی و قدرت استدلال خود موضوع را بپروراند و خواننده را به نتیجهی دلخواه برساند. هر گونه آشفتگی و پراکندگی در ساختار مقاله، نویسنده را در بیان هدف خویش ناکام خواهد گذاشت.
هـ) ساختار مقاله
1. عنوان
2. نام پژوهشگر
3. چکیده
4. کلید واژه
5. مقدمه
6. متن اصلی
7. جمع بندی و نتیجه گیری و ضمائم
8. فهرست منابع
1. عنوان: عنوان مقاله بیانگر درو نمایهی مقاله است که در اولین صفحه ذکر میشود (رجوع شود به توضیحات ص دوم)
2. نام پژوهشگر: پس از عنوان، نویسندهی مقاله، نام و مشخصات خود و نام استاد راهنما، دانشگاه یا حوزه و سنوات علمی را در صفحهای جدا ذکر میکند.
3. چکیده نویسی:
چکیده نویسی یک مقاله میتواند به چند روش انجام گیرد.
چکیده توسط مولف : در این نوع از چکیده نویسی ، مولف با توجه به تمام محتوای مقاله، تیترها و میان تیترها ی آن ، شمایی علمی ازکل مقاله ترسیم می کند که مشتمل بر محتوای اصلی مقاله ، نتایج مهم آن و همه آن چیزی است که مولف به خاطر آن به نوشتن مقاله پرداخته است . مخاطب با مطالعه چکیدهی مولف، باید از محتوای اصلی مقاله ، هدف و نتایج آن آگاه شود .
چکیده توسط دیگری : در این شیوه، شخص دیگری با حذف مطالب زاید به ترتیبی که کلمات و عبارات اصلی متن و مفاهیم محوری نویسنده تا حد امکان حفظ شود، چکیده را تنظیم میکند. این روش بیش تر در کوتاه کردن مقالات و سخنرانی ها برای درج در روزنامه ها یا نشر در سایر وسایل ارتباط جمعی به کار می رود.
یکی از شرایط خلاصه نویسی یا تلخیص در هر نوشته ای ، رعایت امانت است و این مهم با به کار بردن روش نخست امکان پذیر است. مشکلی که اغلب نویسندگان تازه کار با آن روبه رو می شوند این است که اغلب «خلاصه نویسی» را با «ساده نویسی» یکی می دانند. این گونه نویسندگان باید بدانند که ساده نویسی : بیان ساده تر مطالب پیچیده است. به عنوان مثال اگر نویسنده ای یک مقاله علمی را برای کسانی که در زمینه مباحث آن علم آگاهی ندارند بازنویسی کند، به گونه ای که برای خوانندگان قابل فهم باشد، در واقع ساده نویسی کرده است. در این صورت ممکن است نویسنده حتی از برخی نکته ها ی اصلی صرف نظر کرده و یافرمولها، معادله ها یا اصطلاح ها را ذکر نکند.
اما در چکیده نویسی حذف کردن نکته های اصلی در همه مطالب ، صحیح نیست و این اصل را تنها در ساده کردن مطالب می توان به کار برد نه در خلاصه نویسی مقاله ای که برای افراد آگاه یا مقام های بالاتر تنظیم می شود . توصیه می گردد برای خلاصه کردن مطلبهای بلند، نکات زیر رعایت شود:
1) ابتدا متن به دقت خوانده شده و زیر مفاهیم اصلی آن خط کشیده شود.
2) در حین قرائت متن؛ کلمات مترادف ، متشابه و هم معنی حذف شود زیرا یکی از این کلمات میتواند رساننده ی معنی و پیام نویسنده به خواننده باشد و ارائه صف طویلی از این کلمات ، آزار دهنده ذهن و روح خواننده خواهد بود.
3) مطالب فرعی که جنبه توصیفی یا تمثیلی دارند و برای تفهیم بیشتر خواننده آمده است و به موضوع اصلی مربوط نیست، حذف شود.
4) جمله های معترضه و تفسیری که عدم وجودشان آسیبی به درک مطالب وارد نمی کند ، حذف شود.
در برخی از موارد میشود با رعایت همین چهار نکته ، متن مفصلی را تا میزان یک دهم آن خلاصه کرد و به یاری خواننده شتافت تا در درک مفهوم بندها و جملات نوشتار آسودگی یابد و از خواندن متن لذت برد.
نویسندگان حرفه ای ، با ابتکار و ذوق سرشاری که دارند، ممکن است برخی از این نکات را هم نادیده گرفته و خلاصه نویسی را هم رعایت کنند. آن چه در خلاصه نویسی اهمیت دارد، حفظ اصالت متن و خودداری از دگرگونی مطلب است . فراموش نشود که باید اصل و تنه ی متن محفوظ بماند تا به فکر و اندیشه نویسنده اصلی متن تعرضی نشود.
کلید واژه: هر مقاله باید دارای کلید واژه باشد که در ابتدای مقاله قرار میگیرد. واژگان کلیدی شامل واژههایی است که خواننده قبل از مطالعه باید با آنها آشنایی داشته باشد. واژگان کلیدی یک مقاله حداکثر ده واژه بوده که باید با مراجعه به اصطلاح نامهها در هر علم و متناسب با موضوع انتخاب شودو توسط منابع لغوی و اصطلاحی در حد کوتاه معنا شوند. مسلما تعاریف واژگانی در تحقیق و مقاله با یکدیگر متفاوتند. در تحقیق همه ابعاد یک واژه معنا میشوند اما در مقاله به همان بعدی اشاره میشود که مستقیماً مربوط به محتوای مقاله است.
مقدمه: در مقدمه باید از پیشینه و سابقه کارهایی که در ارتباط با عنوان مقاله تاکنون انجام شده سخن گفت و سپس به توضیح موضوع مورد بحث پرداخت.
متن اصلی: متن مقاله که براساس طرحریزی مطالب، منظم میشود در ابتدا به معرفی موضوع و ابعاد آن پرداخته و نظرات موافق و مخالف راجع به موضوع را به بحث و بررسی میکشاند. مهمترین مشخصه متن اصلی مقاله، تحقیق و بررسی مؤلف پیرامون موضوع مورد بحث است که به قلم مقاله نویس درآمده و بازتاب اندیشههای او است.
متن اصلی از تیترها و میان تیترهای متعدد تشکیل شده و در ذیل هر تیتر مطالب به صورت منظم و در قالببندهای (پاراگرافهای) متعدد بیان میشود که در زیر توضیح بند یا پاراگراف میآید.
بند: اگر مقاله را یک پیام مرکب برای مخاطب در نظر بگیریم، بند قسمتی از یک پیام مرکب محسوب میشود که در ذهن نویسنده است. در هر بند قسمتی از این پیام آورده میشود. بند چینی به این معنی است که پیام ما ابتدا در ذهن نویسنده تقطیع شده و سپس در کتاب، طبق چینش منطقی و پیوستگی معانی به همان تقطیع عمل شود. واضح است که نگارش متنهای پیوسته و طولانی برای مخاطب نیز خسته کننده است. متن بند چینی شده به خواننده نیز کمک میکند تا در دریافت پیامهای نویسنده به یک نظم ذهنی مناسب دست یافته و از مطالعه اثر لذت ببرد. رعایت نظم و انضباط در انتقال پیامها در گرو بندچینی صحیح است.
نکاتی در مورد «بند»
1. هر بند از یک جمله اصلی (هسته) آغاز میشود و بقیه بند به تأیید، رد، شفاف سازی، و شرح همان جملهی کلیدی میپردازد. بقیه بند را بدنه یا وابسته به هسته مینامند. مثلاً اگر در اول بند بیاورید «شهید چمران تمام عظمت روحی خود را مدیون حس شهادت طلبانهی خویش بود» مخاطب میداند که بقیهی بند در شرح شهادت طلبی شهید چمران خواهد بود.
2. وجود هر بند باید مطلبی مهم به مقاله بیافزاید طوری که با حذف آن، بدنهی مقاله آسیب بیند.
3. بند نباید خیلی طولانی باشد.
4. مطلبی که در یک بند بیان میشود نباید در بند دیگر تکرار شود.
5. میان بندها باید پیوستگی کامل باشد تا رشتهی کار از دست نرفته و مقاله به حاشیه نویسی سقوط نکند.
6. هر بند باید جنبهای از مطلب اصلی (موضوع) را در خود گنجانده باشد.
7.&nb
نظرات شما عزیزان: