سلام دوستان.
امروز موضوعی را شنیدم که برایم بسیار ناراحت کننده بود.در محوطه دانشگاه بایکی از دوستان ادب دوست برخورد کردم وبعداز احوال پرسی های معمول طبق معمول دوستم باب گلایه را از من باز کرد این که چرابه انجمن ادبی نمی آیی و از این حرفها .کناردوستم پسری ایستاده بود وظاهر آرامی داشت وقتی گلایه دوستم را شنیددست در جیب خود کرد و کیف خود را بیرون آورد واز داخل کیف کارتی را نشامان داد و گفت:من عضو مخترعان کشور هستم وتا کنون چندین اختراع به ثبت رسانده انم اما الان تو یک آشپز خانه دیگ می شویم .برای چه بیاد به انجمن. تو این کشور شاعر ونویسنده و مخترع هیچ ارزشی ندارد. باید به سراغ کاری رفت که پول داشته باشد تا محتاج کسی نباشی. من وقتی این سخن را از آن جوان شنیدم عرق سردی تمام وجودم را فرا گرفت. پیش خود گفتم :اگر من که چندین تالیف و دفتر شعر و مقاله دارم هیچ اما این جوان اگر در یکی از کشور های پیشرفته بود الان بهترین امکانات را در اختیارش گذاشته بودند و از ش به عنوان یک سرمایه ملی حمایت و محافظت می کردند .اما صد افسوس که در این نقطه از این کره خاکی و آبی متولد شده و با داشتن چنین استعدادی که خودش شکوفا شده باید برای امرار معاش خود در یک آشپز خانه دیگ بشوید. از ای جا پی توان بردن چه آشوب است در این دریا.
خدا وندا خودت به این مسئولان ما درک و وجدان عنایت فرما .آمین
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
سپیگان و آدرس sales.LXB.ir تبادل لینک نمایید