شاعران و نویسنگان جوان و مبتدی باید به این نکته حساس توجه داشته باشند که،برای بیان هر نوع بینشی،زبان خاصی وجود دارد.بطور مثال:کسی که مطالب علمی صرف می نویسد،باید واژه هارا طوری انتخاب کند که هر واژه در معنی واقعی خودش بکار رفته باشد.و اما کسی که شعر می نویسد و یا متن ادبی و داستانی می نویسد،چون در آن مقولات دید عاطفی و احساسی حاکم است،زبان و بیان عاطفی باید بکار گرفته شود.زیرا خواننده مطالبی راکه در بستر هنر نوشته می گردد،برای لذت روحی می خواند.در نتیجه واژه ها باید بار معانی متعددی را بدوش بکشند.بطور مثال فردوسی رفتن روز و رسیدن شب را ببین چگونه نوشته است که بعد از هزار و اندی سال هنوز هم وقتی کسی آن را می خواند غرق در لذت می گردد. چون با زبان احساسی و مخیل نوشته است.{چو خورشید شد از جهان نا پدید//شب تیره بر دشت لشکر کشید}در این بیت زیبا استاد توس شب را به پادشاه و یا فرمانده لشکری تشبیه کرده است که بر دشت و دمن لشکر کشی کرده است. اگر این بیت را با زبان علمی می نوشت کسی به خواندنش رغبت نمی کرد.پس عزیزانی که در وادی ادب و هنر هستند باید ابتدا زبان آن وادی را خوب یاد گرفته باشند و بعد به سراغ خلق اثر بروند.
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
سپیگان و آدرس sales.LXB.ir تبادل لینک نمایید