ابزار وبمستر

شعرزمان {سپیگان}داستان.مطالب متنوع

با جنون شروع کنید و با عقل تمام ثالث



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 20:14 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

هرچه بالاتر روی، از نظر آنان كه پرواز نمی دانند كوچكتر به نظر خواهی رسید. آندره ژید



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 20:12 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

عوام ثروتمندان را محترم می دانند و خواص دانشمندان را. افلاطون

 



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 20:9 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

در خود به طلب هر آنچه خواهی که توئی. مولانا

 



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 20:6 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

کسی که به تمرینهای بدنی میپردازد به هیچپ دارویی نیاز ندارد ،درمان او در جنبش و حرکت است.  ابن سینا

 



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 20:5 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

آدمی را امتحان به کردار باید کرد نه به گفتار ،چه بیشتر مردم زشت کردار و نیکو گفتارند.فیثاغورث

 



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 20:3 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

خطا کردن یک کار انسانی است اما تکرار آن یک کار حیوانی. آناتول فرانس

 



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 19:59 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

سلام دوستان.

قبل از هر چیز این مژده را به دوستداران رمان بخصوص رمانهای تلفیقی که اسطوره و مدرن در کنار هم  با مهارت خاص ترکیب یافته است،می رسانم که رمان {سرمه دان زمردین }که یک رمان فوق هیجانی  است به زیر چاپ رفت.از آنجا که هنوز هم عده ای بر این با ور هستند که رمان هم مثل قصه و امثالهم فقط برای وقت گذرانی هست،سخنی  از ترجمه رمان بار هستی میلان کوندرا ترجمه دکتر پرویز همایون پور را برا شما دوستان نکته سنگ می آورم.امید که استفاده کافی را برده باشید.

رمان ،قصه و داستان نیست که تنها برای سرگرمی و وقت گذرانی خوانده شود.تصویر و الگوی عصر جدید است،رمان بازتاب تکاپوی قهرمانانه رمان نویسانی است که برای اعتلای ارزشمندترین جنبه های فرهنگ  بشری تلاش می کنند.پس رمان را باید با دقت،تمرکز فکر،حوصله و تخیل، و همچنین با ذهنی جستجوگر و طبعی شاعرانه خواند و هیچ مضمون ،مفهوم یا خطی را از آن نا دیده نگرفت.رمان را نه فقط یک بار،بلکه چندین بار باید خواند و هیچ مطلبی از آن را نباید سرسری گرفت.

1رمان باید ارزشمندترین جنبه های فرهنگ بشری را پاس  بدارد.

2هدف رمان کاوش در موقعیت انسان است که در دام هستی افتاده است

3رمان، هستی انسان را می کاود.

4رمان تصویر و الگوی عصر جدید است.

لاز به تو ضیح است که   رمان سرمه دان زمردین هم بر همین اساس شکل گرفته است .و سوالات  بی جواب عصر حاضر به صورت اندیشه در رمان  مطرح شده است .امید وارم که دوستان گرامی از رمان سرمه دان زمردین رضایت خاطر داشته باشند

{ثالث}



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 15:1 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

سلام دوستان گرامی.

امروز در دفتر کارم در مورد کسانی که با مدارک دانشگاهی بالا به دلیل بیکاری در جامعه  به کارهای دون شان یک دانشگاهی روی می آورند صحبت می کردیم که همکارم گفت:الان در باغم کارگری دارم که فوق لیسانس مشاور خانواده است با معدل  نوزده و خرده از دانشگاه تهران که بنا به گفته خودش در تمام مقاطع تحصیلی معدلی کمتر از هیجده نداشته است.وقتی این  سخن را شنیدم دود از کله ام بلند شد.در کشوری که یک نفر با داشتن  این چنین مدرکی به کارگری روی بیاورد،از این جا پی توان بردن چه آشوب است در این دریا.در عوض عده ای بی سواد با داشتن  مدرک تحصیلی زورکی به علت داشتن کس یا کسانی در قدرت در بهترین مشاغل  جا خوش کرده اند اگر این  فرد بیچاره  هم کسی را داشت الان در یکی از دانشگاهها مشغول تدریس بود و با بهترین ماشین رفت و آمد می کرد.حال سوال اینجاست که بعد گذشت سی و چهار سال از عمر این نظام مردمی تا کی با ید شاهد چنین  مسائل درد آوری باشیم آخر چرا حاکمان و بر نامه ریزان  نسبت به این  مسائل  حساسیت نشان نمی دهند. این بود پیام خون شهیدان گلگون کفن ؟شاید  صاحبان قدرت پیش خود فکر می کنند که دیگر از مردم کاری ساخته نیست و هیچ کاری نمی توانند بکنند چون الان  ما قدرت ثروت و سلاح  و سپاه داریم و اگر مردم جم خوردند  سوراخ سوراخشان می کنیم.اما غافل از این که خداوند با یک پشه فلج  دودمان نمرودیان را بر باد داد. کسانی که نه از قدرت مردم می ترسند و نه از انتقام  الهی واهمه دارند،و خیال می کنند برای همیشه در آن بالا نشسته و به ریش مردم خواهند خندید،مژده می دهم که استخوانشان سختتر خواهد شکست و به مسئولان توصیه می کنم که  از انتقام خداوند بترسید  و به مردم ظلم نکنید.وقتی پای صحبت آقان می نشینی از زمین و زمان خبر می دهند و به لقمان حکمت یاد می دهند اما در عمل حتی یک گام عملی به سود مردم بر نمی دارند.امام علی بن ابی طالب در این باره می فرمایند{الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر}دعوت کننده بی عمل چون تیر انداز بدون کمان است.از خداوند منان برای مردم فرج و برای مسئو لان وجدان می طلبم



تاريخ : دو شنبه 8 ارديبهشت 1393برچسب:, | 18:25 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

سلام دوستان.

در ادامه این گرانی افسار گسیخته با ید به اطلاع شما دوستان گرامی برسانم که  اخیرا اطلاع حاصل کردیم که کلید دولت تدبیر و امید شکسته  و قفلها  این موضوع را  نمی دانم از کجا شنیده اند در نتیجه محکم و استوار ایستاده اند. تا  زمانی که  این کلید  جوشکاری نشده از دوا و دکتر و خرید و  جهازیه و  پر کردن دندان و مسافرت و تعمیر خانه و لباس نو و تحصیل و تفریح و وووووووووووووو تا اطلاع  ثانوی خود داری فرمایید.امید است که لا اقل تا ظهور منجی  دست به کا   رهای احمقانه نزنید.انشاءال...

بعد از سه یا چها رنسل دیگر  آب رفته به جوی باز گردد .شما ها باید برای نسل های آینده خودتان را فدا کنید .البته اگر زیاد  در فشار قرار گرفتید می توانید  فعلا سماق بمکید.و یا کشک بسابید.چون در حال حاضر گوشی برای شنیدن وجود ندارد.پس بی خود سر و صدا نکنید.تازه از غرب و آن همه رفاه و آزادی آن کا فران کلمه ای  نباید بر زبان برانیدن چون غربیها کافر هستند، در این دنیا در رفاه کامل بسر می بر ند تا در آن دنیا  اعتراضی نداشته باشند اما شما ایمان آورده اید، باید در این دنیا زجر بکشید و همه گونه محرو میت را تجربه کنید تا  در آخرت در ناز و نعمت زندگی کنید.مومن واقعی باید در دنیا  از همه چیز محروم باشد.بی خود این سوال  که با اختلاص میشه را حت زیست را هم برای همیشه از یاد ببرید.چون اختلاص بر وزن افتعال  یعنی خلاص شدن هست.آنها می خواستند که پولهای بی زبان را که  در زندان گاو صندوق مانده بودند نجات دهند.خلاصه این که هنوز هم باید بخوابید تا خوابهای خو ش خوش و شیرین ببینید.و در خواب  ببینید که در کشور شما هم آزادی،رفاه ،حرمت انسان،پیشرف در تمام زمینه ها،ارزانی ووو...وجود دارد.انشاء...



تاريخ : شنبه 6 ارديبهشت 1393برچسب:, | 16:0 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

دوستان سلام .بهتر دیدم این اطلاعات تاریخی را به شما دوستان برسانم.

1مبتکر منار یاهمان گلدسته در مساجد.قتیبه بن مسلم حاکم خراسان در زمان حجاج بن یوسف می باشد.

2حجاج بن یوسف یکی از حاکمان خون ریز  مثل سایر  خونریزان در اوخر عمر خود  یک دیوانه خطر ناک شده بود.چنان که یک روز در وسط ظهر  در ماه رمضان در مسجد داد زد که روزه خود را باز کنید چون قیامت شده و در قیا مت تمام اعمال   بر داشته می شود. کشتن انسان جزو تفریحات او بود.

3در میان خلفای اموی تنها عمر بن عبدل عزیز  دوستدار علی و اولاد علی بود و هم او برای اولین بار قبر امام حسین را درست کرد و در زمان او سب علی و اولادش که به دستور معاویه شروع شده بود ملغی شد.سفاح اولین خلیفه عباسی تمامی فبور خلفای بنی امیه را تخریب کرد و استخوانهای شان را سوزاند به جز قبر عمر بن عبد ل عزیز.

4در قدیم به ایتا لیا روم غربی می گفتند.

5مصعب بن زبیر برادر عبدالله بن زبیر داماد امام حسین بود وسکینه دختر امام حسین همسر مصعب بود.

6عبد الله بن زبیر خلیفه زبیریان پسر باجاناق پیامبر بود .مادرش اسماء بنت ابوبکر و خواهر عایشه بود اسماءحافظه بسیار خوبی داشت و تمامی اشعار عرب را از حفظ داشت.

7عبدالملک مروان خلیفه اموی،از سه بیماری به شدت در عذاب بودیکی این که گاهی حتی نزدیکانش را هم نمی شناخت دوم  از سایه خود به شدت می ترسید.شبها چراغهارا طوری قرار می دادند که  خلیفه سایه خو د را نبیندسوم این که خود را در جای دیگر حس می کرد مثلادر حالی که در کاخ خود در دمشق بود حس می کرد در در صیداست وقتی چشمش به کارکنان قصر می افتاد  با تعجب  می گفت :اینها هم  به اینجا آمده اند.

 



تاريخ : دو شنبه 1 ارديبهشت 1393برچسب:, | 16:0 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

سلام دوستان.

برای معرفی کشوری ویا قومی ،به گذشته آنها مراجعه می کنند.بدون شک آنچه که باید درگذشته مورد توجه قرار گرفته باشد،فرهنگ وآداب ورسوم است که در قالب نوشتهایی باقی مانده است.ماهم از این اصل پیروی کرده سری به گذشته خود می زنیم تا ببینیم گذشتگان ما در چه مسیری گام نهاده اند و چگونه فکر می کردند.وببینیم که آیا بزرگان ما حرفی برای گفتن داشتند یانه.خوب من شاعر باید به ادبیات گذشته خود مان مراجعه کنم  چون شاید در سایر مقو لات به
آن اندازه تبحر نداشته باشم.لازم است برای روشن شدن موضوع به ماجرائی اشاره داشته باشم و آن این است که ،یک روز در دانشکده اساتید مدیریت واحد،  در مورد تیلر حرف می زدند و یکی از آنها پیرامون نظریه انقلابی تیلرداد سخن داده بود و آن نظریه که انگلیسی آن را هم گفتند این بود که {کارگر شاد گارگر مولد}هر چند این موضوع را در جای دیگری هم گفته ام اما دوست دارم از یک منظر دیگر هم به مسئله نگاه کنم .خلاصه وقتی من نظریه تیلر را شنیدم احساس کردم این  نظریه برای من آشناست  وآن را دریکی از آثار شاعرا ن دیده ام خلاصه بعد از کمی تعمق  دریافتم که  آن را در بوستان سعدی دیده ام فورا به بوستان مراجعه کرده و  و آن را پیدا کردم این بیت طی داستانی در باب عدل و تدبیر رای آمده است که با این بیت شروع می گردد{    شنیدم که در وقت نزع روان//به هرمز چنین گفت نو شین روان}...  شما به این بیت سعدی دقت کنید و  خودتان قضاوت کنید که این نظریه مال سعدی هست یا تیلر.{مراعات دهقان کن از بهر خویش//که مزدور خوشدل کند کار بیش}  مزدور همان کارگر است سعدی در  قرن هفتم به این نکته پی برده  و برای آیندگان به یادگار گذاشته است  و جناب تیلر  این مصرع وزین سعدی را به انگلیسی ترجمه کرده و به عنوان یک نظریه علمی به جامعه جهانی ارائه کرده است.اما دریغ از ما که همیشه رو   به سوی غرب داریم .خلاصه بنده با استادان محترم مدیریت در این مورد بحث کردم اما نتیجه ای نگرفتم . به ایشان گفتم که بزرگان ما  در تمامی عرصه ها حرفی برای گفتن داشتند واین ما هستیم که خود و فرهنگ خود را کم اهمیت جلوه می دهیم .اما بیگانگان بخوبی از گهر های  گرانقدر ما  سودها برده و می برند.چنانکه در عرصه فلسفه هم وضع به همین روال است  دستگاه فلسفی هگل الان متجاوز از یک قرن است که تمامی توجه فیلسوفان را به خود مشغول کرده است در حالی که لب و اساس  فلسفه هگل در مثنوی معنوی مولوی  عمیق تر و زیبا تر از هگل آمده است. هر چند می گو یند افکار و در نهایت فلسفه هگل بسیار پیچیده  می باشد اما  بنده عرض می کنم که این طور نیست چون هگل از مولوی  اقتباس کرده مجبور شده پیچیده بگوید تا  توجه فیلسوفان را  منحرف کند. در مورد خلقت  نظر هگل این است که {ایده مطلق}شروع به تفکر کرده و این جهان و هرچه در او هست ،تجلی افکار ایده مطلق است. یعنی خداوند یا به قول هگل {ایده مطلق} هرچه اندیشه کرده همان ها  خلق شده اند.در واقع به عقیده هگل  هستی با تمام سایه روشن هایش  تبلور یافته اندیشه ها و  شاید تخیلات خداوند و یا ایده مطلق است.  در حالی که مولوی بهتر و غنی تر از او گفته است{این جهان یک فکرت است از عقل کل//عقل چون شاه است و صورتها رسل} شما قضاوت کنید که این نظر از آن مولوی هست یا هگل.؟و یا در مورد مثلث هگل که معتقد به تز و آنتی تز و سنتز است،که در اصطلاح اهل فلسفه از آن به عنوان  تضاد دیالیکتیک  یاد می کنند، مولوی عمیق تر و مشروحتر از هگل در این مورد  شرح داده است قبل از هر چیز باید بدانیم که یکی از آموزه های فرهنگ ایرانی وحدت اضداد در کثرت عالم پدیدار است. مولوی هم بر همین اساس  در دفتر ششم گفته است{این جهان جنگ است کل چون بنگری//ذره باذره چو دین با کافری ویا این جهان زین جنگ قائم می بود//در عناصر در نگر تا حل شود.  حال می بینیم که همه گفتنیها را مولوی گفته هگل فقط گرد و خاک کرده است.در مورد گرد بودن وگردان بودن زمین گه به گالیله نسبت می دهند،فخرالدین اسعد گرگانی شاعر داستان سرای قرن پنجم که با گالیله چند قرن فاصله دارد در مورد گرد بودن و گردان بودن زمین  در داستان ویس و رامین گفته است{جهان چون آسیای گرد ،گرد است//که دادارش چنین گردننده کردست}ویا در مورد ادبیات داستانی در شاخه مینی مالیسم نظر  نویسندگان غرب این است که مینی مالیسم  از اختراعات غرب است اما  اینجانب طی تحقیقی اثبات کرده ام که مینی مالیسم از شرق به خصوص ایران به غرب رفته است .شما اگر به ادبیات ما مراجعه کنید همه یا اکثر بزرگان ما  پند و اندرز های خود را در قالب داستانهای بسیار کوتاه مینی مالیستی ارائه کرده اند  مرزبان نامه //گلستان //بوستان// مثنوی //  عطار  //حکیم نظامی و... همه  از آیتم مینی مال سود جسته اند. حال در مورد موسیقی و نقاشی و دیگر مقوله های  هنری  هم وضع غیر از این نیست امااز بس مارا از گذشته خود تهی کرده اند که رغبت نمی کنیم  با دیده تحقیق و عبرت به گذشته خود  نگاه کنیم .

مینی مالیسم/داستان/ مولوی/ غرب/,

| 14:21 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

5دلیل بی اساس که مانع رسیدن شما به آرزوهایتان می شود. این مقاله از سایت روان آگاهی برداشته شده

24 فروردین 1393
.

تقریبا همه انسان ها کلی آرزو و هدف در ذهن خود می پرورانند و با هیجان زیاد برای رسیدن به آنها برنامه ریزی می کنند. اما برخی از ما انسان ها هنگام عمل که می رسد کلی بهانه بی ارزش و واهی برای خود می تراشیم و دست از تلاش برمی داریم. واقعا چرا این گونه است؟  این بهانه ها چه هستند که خیلی راحت ما را از رسیدن به آن چه در ذهن برای خود ساخته و پرداخته ایم، باز می دارند؟ مگر نه اینکه حتی در رویاهای ذهنی هم حالمان با آن اهداف خوب است و تصویر زیبایی از آینده داریم؟ پس چرا برای رسیدن به آنها تلاش نمی کنیم؟

همیشه رویاپردازی ساده ترین و البته شیرین ترین کار دنیا است. اما وقت عمل که می رسد، همه انسان ها نمی توانند حتی روی قول هایی که به خود داده اند، بایستند. دلایل مختلفی هم برای این امر وجود دارد. شاید بتوان گفت شک و ترس دو نمونه بارز بازدارنده های انسان در مسیر تحقق اهداف هستند.

اما واقعیت این است که آن ها هم بهانه هستند. از خود بپرسید آیا این ترس یا این شک واقعیت دارد؟ بله! در هر مسیری مشکلات و موانعی وجود دارد اما هنر شما همین است که این موانع را پشت سر بگذارید و به رویاهای خود دست پیدا کنید. اگر دسترسی به اهداف بزرگ آسان بود که همه آدم ها، موفق و پیشرفته بودند و نوشتن چنین مقاله هایی پوچ و بی ارزش! ما در ادامه برخی از بهانه های پایدار و رایج را معرفی کرده ایم که می تواند شما را از رسیدن به اهدافتان بازدارد. آنها را بشناسید و روی دستشان بلند شوید.

1.زمان کافی ندارم

از اول دنیا شبانه روز 24 ساعت بوده است و تا آخر دنیا هم همین خواهد بود. هیچ چیز تغییر نمی کند. شما ساعت اضافه نخواهید داشت. پس به جای اینکه همیشه بگویید: وقت ندارم. وقت نمی شود. نمی رسم؛ کمی خود و برنامه هایتان را تغییر دهید و برای شبانه روزی که 24 ساعت دارد برنامه ریزی کنید. اگر کمی به برنامه روزانه خود نگاه کنید متوجه خواهید شد که وقت هم دارید. یا می توانید وقت برای خود پیدا کنید. مثلا لازم نیست برخی از کارها را در طول روز انجام دهید. آنها را حذف و برای خود وقت بخرید.

تاکنون به این فکر کرده اید، انسان های موفق چطور این همه کار در روز انجام می دهند. شبانه روز آنها که 48 ساعت نیست و همین 24 ساعت را دارند اما، یک برنامه ریزی درست و دقیق و اراده قوی باعث می شود تا در مسیر درست و موفقیت بیشتر گام بردارند. اگر اهدافتان برایتان مهم است، برنامه زمان بندی شده در زندگی خود داشته باشید.

2.من خیلی می ترسم

ترس انواع بسیاری دارد. ترس از شکست، ناامیدی یا ترس از اینکه مناسب انجام هدف خود نیستید، شما را از ادامه مسیر باز می دارد. با این ترس همه اطرافیان می توانند به راحتی شما را از مسیر اصلی اهدافتان دور کنند. اما باید توجه داشته باشید که بیشتر ترس های انسان، احساسی و هیجانی است و مبنای منطقی ندارند.

برای تشخیص ترس های منطقی از ترس های احساسی باید با خود صادق باشید و ببینید آیا این ترس دلیل عقلانی هم دارد؟ یا فقط در اثر شرایط و باقی ماندن در محدوده تنبلی ناخودآگاه به سراغ شما آماده است.

3. من از عهده این کار بر نمی آیم

گاهی اوقات رویاهای ما به قدری بزرگ هستند که تصور می کنیم، نمی توانیم آنها را انجام دهیم و از عهده ما خارج است. اما واقعیت این نیست. ما با توجه به شرایط موجود و مشکل به نظر رسیدن آن هدف، دست از تلاش بر می داریم. بهتر است نگاه خود را تغییر دهید و اگر نقطه ضعفی در رسیدن به اهدافتان در خود می بینید، برطرف کنید. اگر لازم است آموزش های لازم را ببینید.

مطمئن باشید هیچ کاری در دنیا ناممکن نیست. این ذهن انسان است که برای خود چهارچوب و محدودیت ایجاد می کند. گاهی لازم است از پوسته خود بیرون بیاییم و از بیرون به شرایط و اهداف خود نگاه کنیم. شاید دید وسیع تر و منطقی تری به شرایط پیدا کنیم. شاید رسیدن به هدف زمان زیاد نیاز داشته باشد، اما ممکن و قابل اجرا است. این را باور کنید.

4. من سرمایه لازم را ندارم

مساله مالی، مساله بسیار مهمی است. اگر می خواهد کسب‌ وکار جدید برای خود راه اندازی کنید باید پشتوانه مالی – حتی کوچک - داشته باشید. اما گاهی برخی اهداف را با راهکارهای ارزان قیمت تر هم می توان به انجام رساند. برای این منظور باید همه هزینه را برآورد و محاسبه و جاهایی که می توان برخی از آنها را کم یا حذف کرد را مشخص کنید. همیشه این را در ذهن داشته باشید که مشکلات مالی را می توان برطرف کرد و به همین دلیل، به خاطر پول از رویاهای خود درنمانید.

5. اکنون زمان مناسبی برای شروع کار نیست

واقعیت این است که موقعیت مناسب یا شرایط عالی برای انجام کار وجود خارجی ندارد. همیشه، رویدادهایی برای تغییر شرایط، دید انسان ها و نبود امکانات وجود دارند. اگر بخواهیم منتظر زمان مناسب باشیم، باید اهداف خود را (دور از جان) به گور ببریم. زیرا هرگز زمان عالی پیدا نمی کنیم؛ همیشه بهانه ای هست برای در جای زدن!

اگر کمی زندگی نامه افراد موفق تاریخ در عرصه های مختلف را مطالعه کنید، متوجه می شوید بسیاری از آنها در بدترین شرایط بهترین  موفقیت ها را به دست آورده اند. به طور مثال، مالک شرکت اچ‌پی در سال 1930 میلادی، در شدیدترین بحران اقتصادی کشور آمریکا کار خود را آغاز کرد.

اگر قرار باشد همیشه منتظر بهبود اوضاع بشوید باید همیشه منتظر بمانید و در آخر هم انگیزه خود را از دست بدهید. زمان بسیار سریع می گذرد و در چشم برهم زدنی متوجه می شوید که سنتان بالا رفته است و هنوز هیچ کاری برای خود و اهداف خود انجام نداده اید. زندگی را به بطالت سپری نکنید. تلاش برای رسیدن به اهداف را در اولویت ها کارها بگذارید و در این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نکنید.



تاريخ : سه شنبه 26 فروردين 1393برچسب:ترس//موفقیت//شجاعت, | 16:43 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

عقاب باشید نه اردک حالا چرا اردک؟!

 اردک خیلی ترسوست. موقع راه رفتن مادر و خواهر وبرادرش دورش راه می روند که یک وقت زمین نخورد؛ درست برعکس عقاب. عقاب جوجه اش را می برد در بلندترین نقطه و از همان جا پرتش می کند در دره. می گوید یا پرواز یاد بگیر یا بمیر. هیچ جوجه عقابی تا حالا از این سقوط نمرده. همه پرواز یاد گرفتند. این نکته را برای جوانانی که به دنبال  پول و ثروت هستند ،می گویم

اگر در جامعه خواهان موقعیت ممتاز هستید از هیچ شکستی نهراسید زیرا اگر شکست نباشد راه پیروزی  دیده نخواهد شد.

وکسی که از شکست می ترسد هیچگاه به مقصد نخواهد رسید.دیگر این که بخشنده باشید تا روحتان به بزرگی عادت کند

انسانهای خسیس بسیار پست هستند و روحشان به اندازه روح یک گنجشگ است اما انسانهای کریم و بخشنده روحی به وسعت دریاها دارند .یک شعله کوچک می تواند جهانی به آتش بکشد و یا می تواند تمامی چراغهای دنیا را روشن کند پس یک نفر می تواند سر نوشت جامعه را عوض کند.خداوند اول چشم به انسان  داده بعد زیبائی را آفریده است شما هم اول روح بزرگ  پیدا کنید بعد به دنبال امکانات  بروید چون بدون روح بزرگ   شعله ای خواهی شد که برای آتش کشیدن دنیا اما، اگر اول روح بزرگ داشته باشی   آن وقت چراغهارا روشن خواهی کرد.اگر پول اضافی دارید به جوانان مستعد کمک کنین تا کاری برای خودشان پیدا کنند .زیرا هم پول شما راکد نمی ماند و دوباره به شما بر می گردد و هم چند نفر به نان و نوائی می رسند.

امروز دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که اگر جامعه قدرت خرید نداشته باشد  صاحبان کارخانه جات فروش خوبی نخواهند داشت پس اول   قدرت خرید جامعه را بالا ببرید و بعد به فکر  کارخانه باشید.موفق باشید

 



تاريخ : یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:عقاب باشید// قدرت خرید, | 12:23 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |

یکی از آیتمهای عرفا برای نصیحت و تذکر به سلاطین و مردم عامی

این بود که حرفهای حکمت آمیز خود را از زبان یک دیوانه بیان می کردند

مانند بهلول،و...عطار عارف نام دار قرن ششم، مهمترین نقطه ضعف

یک ملت را که این نقطه ضعف اجازه نمی دهد یک ملت با اتحاد کامل

اهداف بزرگی را دنبال کنند و به آن برسند، در این می دانست که هر کس برای خود سازی

بزند. عطاراین خصیصه  ویرانگر را طی یک داستان ژرف در سه بیت از زبان دیوانه ای

ای چنین نقل می کند.

یکی دیوانه ای استاد در کوی

جهانی خلق می رفتند هر سوی

فغان برداشت آن دیوانه نا گاه

که از یک سوی باید رفت یک راه

به هر سویی چرا باید دویدن

به صد سو هیچ جا نتوان رسیدن.



تاريخ : شنبه 23 فروردين 1393برچسب:, | 17:28 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |